با افزایش دسترسی افراد به اینترنت و روند رو به رشد آن، بازاریابی هم تحت تاثیر قرار میگیرد. بازاریابی همیشه برای برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است. امروز، این بدان معناست که شما باید افراد را در جایی که در حال گذراندن وقت خود هستند هدف بگیرید؛ یعنی در اینترنت. بنابراین بازاریابی آفلاین دیگر به اندازه گذشته موثر واقع نمیشود و شما باید با رویکردی نو به سمت بازاریابی دیجیتالی بشتابید.
در این مقاله از سپتا همراه ما باشید تا با هم به بررسی موضوع پر طرفدار دیجیتال مارکتینگ بپردازیم.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
نیل پتل (Neil Patel) که به گفته مجله فوربز جزء 10 دیجیتال مارکتر برتر دنیاست، به این سوال اینگونه پاسخ میدهد:
«دیجیتال مارکتینگ به گونهای از بازاریابی محصولات و خدمات میگویند که از طریق دستگاههای الکترونیکی انجام میشود.»
طبق این تعریف، دیجیتال مارکتینگ مفهوم نسبتاً جدیدی نیست. اولین بازاریابی دیجیتالی که در دنیا صورت گرفته، به بیش از 100 سال پیش در دنیا مربوط میشود. رادیو سال ۱۸۹۶ اختراع شده است. 10 سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم آن را تهیه کنند. از آنجا بود که به فکر تبلیغات نیز افتادند. اولین تبلیغات به یک اجرای اُپرا مربوط بود که بعد از پخش، فوراً بلیطهای آن اجرا فروخته شد و همان روز دیجیتال مارکتینگ متولد شد.
تفاوت بازاریابی دیجیتال (آنلاین) و بازاریابی سنتی (آفلاین) چیست ؟
طبق این تعریف، دیجیتال مارکتینگ مفهوم نسبتاً جدیدی نیست. اولین بازاریابی دیجیتالی که در دنیا صورت گرفته، به بیش از 100 سال پیش در دنیا مربوط میشود. رادیو سال ۱۸۹۶ اختراع شده است. 10 سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم آن را تهیه کنند. از آنجا بود که به فکر تبلیغات نیز افتادند. اولین تبلیغات به یک اجرای اُپرا مربوط بود که بعد از پخش، فوراً بلیطهای آن اجرا فروخته شد و همان روز دیجیتال مارکتینگ متولد شد.
در مقابل بازاریابی دیجیتال روشی مدرن است که در آن محصولات و خدماتتان را با روشهایی مثل تبلیغات در شبکههای اجتماعی، سئو، PPC یا تبلیغات کلیکی، تبلیغات در موتورهای جستجو (SEM) و… تبلیغ میکنید. در این نوع بازاریابی هزینهها بسیار مقرون به صرفه هستند و به دلیل امکان هدفگیری مشخص مشتری، برندسازی بسیار کارآمد و سریع است. همچنین اندازهگیری بازاریابی دیجیتال با کمک ابزارهای تحلیلی آسان است.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که کدام استراتژی برای کسبوکارتان مناسبتر است؟ در پاسخ باید بگوییم که باید هدف شما به طور واضح از فرآیند بازاریابیتان مشخص باشد.
اگر میخواهید به گروه خاصی از افراد در هر کجا که هستند، دسترسی پیدا کنید و درعینحال هزینهها را پایین نگهدارید، بازاریابی دیجیتال بهترین گزینه خواهد بود. انجام این کار همچنین به شما این امکان را میدهد که بلافاصله اطلاعات ارزشمندی را در مورد مخاطبان خود جمعآوری کنید تا بتوانید کمپینهای بازاریابی موثرتری ایجاد کنید.
بااینحال، هنوز هم جایی برای بازاریابی سنتی وجود دارد. اگر میخواهید به مخاطبان مسنتر یا مخاطبان محلی دسترسی پیدا کنید، روشهای بازاریابی سنتی ممکن است سازندهتر و بهتر از روشهای بازاریابی دیجیتال باشند. اگرچه ممکن است این روشها «قدیمی» به نظر برسند؛ اما دلیل اینکه هنوز هم این نوع تبلیغات را در اطراف خود میبینید این است که برای بعضی از کسبوکارها خوب جواب میدهند و کارآمد عمل میکنند.
وقتی میخواهید بدانید کدام استراتژی بازاریابی برای کسبوکار شما مناسبتر است، ابتدا مخاطبان خود را در نظر بگیرید؛ ببینید چه علایقی را دنبال میکنند و اطلاعات خود را برای تصمیمگیری از کجا کسب میکنند.
اینکه بخواهیم از بین بازاریابی سنتی و دیجیتال، لزوماً یکی را برتر و بهتر معرفی کنیم کار درستی نیست؛ زیرا هر کدام برای اهداف و مخاطبان متفاوتی میتوانند مناسب باشند.
نوع آنلاین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در نوع آنلاین دیجیتال مارکتینگ شما با استفاده از کانالهایی که در بستر وب هستند برای شناساندن برند و محصولات و خدمات به مشتریان بالقوه استفاده میکنید. اینترنت، اپلیکیشنها، موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی و سایر ابزارهای دیجیتال، کانالهایی هستند که میتوانید در بستر آنها به مخاطبان هدف خود برسید.
انواع کانالهای دیجیتال مارکتینگ
انواع مختلفی از کانالهای دیجیتال مارکتینگ وجود دارد. این کانالها پلتفرمهایی هستند که میتوانید از آنها برای دستیابی به مخاطبان هدفی که متناسب با برند، محصول یا خدماتتان هستند، استفاده کنید و به اهداف بازاریابی خود نزدیک شوید.
به خاطر داشته باشید که هیچکدام ذاتاً بهتر از دیگری نیست؛ بسته به شرایط و نیازهایتان باید بدانید که از کدام کانال بازاریابی دیجیتال استفاده کنید و سپس بهترین شیوهها را برای رسیدن به اهدافتان اجرا کنید. بیشتر اهداف شما احتمالاً مربوط به ایجاد سرنخ، افزایش آگاهی از برند، بهبود نرخ تبدیل و در نهایت، فروش بیشتر خواهد بود. بهعلاوه شما میتوانید ترکیبی از استراتژیها را برای اهداف مختلف در نظر بگیرید و با هم ترکیب کنید.
در ادامه به هرکدام از این شاخههای دیجیتال مارکتینگ میپردازیم و خواهید دید که کدامیک بیشترین پتانسیل را برای رفع نیازهای کسبوکار و مخاطبان شما دارد.
- بازاریابی محتوا
- بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
- جستجوی پولی
- ایمیل مارکتینگ
- تبلیغات کلیکی
- بازاریابی شبکههای اجتماعی
- اتوماسیون بازاریابی
- محتوای حمایت شده
- روابط عمومی آنلاین
- بازاریابی درونگرا
- افیلیت مارکتینگ
- بازاریابی موبایلی
۱. بازاریابی محتوا (Content Marketing)
بازاریابی محتوا یکی از انواع شاخههای دیجیتال مارکتینگ است. معمولاً کسبوکارها با تبلیغ محصولات، خدمات یا برند، خود را به بازار عرضه میکنند. با بازاریابی محتوا، تمرکز خود را به ارتقای ارزش خود از طریق محتوای مرتبط و مفید معطوف میکنید. بازاریابی محتوا منجر به نتایج، افزایش اعتماد و ایجاد آگاهی از برند میشود. با انتشار محتوای باکیفیت، خود را بهعنوان یک مرجع در حوزه کاری خود معرفی میکنید. محتوای عالی همچنین بهاحتمالزیاد به اشتراک گذاشته میشود و به آن ارجاع داده میشود و شهرت شما را هم در بین مشتریان و هم در میان متخصصان صنعت افزایش میدهد. بهعبارتدیگر بازاریابی محتوا همهچیز در مورد ایجاد محتوایی است که مخاطبان شما میخواهند ببینند، با هدف تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید آنها؛ بنابراین محتوای خوب باید پایه و اساس استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما باشد.
بازاریابی محتوا انواع مختلفی از محتوا را در برمیگیرد. وبلاگها، ویدیوها، پستهای شبکههای اجتماعی، کتابهای الکترونیکی، بروشورها، اینفوگرافیکها، مطالعات موردی و غیره همگی نمونههایی از انواع محتوای محبوب در وب هستند.
تعداد و انواع ابزارهای دیجیتال مارکتینگ بسیار زیاد است. در این محتوا سعی کردیم بسیاری از آنها را معرفی کنیم. امیدواریم آشنایی با آنها به شما کمک کند تا با تصمیمگیری و انتخاب مناسب، کمپینهای بهتر و موثرتری اجرا کنید.
۲. بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
بیش از 90 درصد از تجربیات آنلاین افراد با یک جستجوی آنلاین ساده از طریق موتورهای جستجو مانند گوگل آغاز میشود و از آن برای تحقیق، خرید و سرگرمی استفاده میکنند.
زمانی که افراد به دنبال محصولات یا خدمات میگردند، تمایل دارند با هرکسی که رتبه بالاتری دارد پیش بروند. با سئو میتوانید در صفحه نتایج موتور جستجو (مانند گوگل) برای مرتبطترین کلمات کلیدی خود رتبهبندی کنید و در این راه به تعداد زیادی از خریداران یا مصرفکنندگان بالقوه دسترسی یابید. وبسایت خود را با بهینهسازی درون صفحه (One-Page Seo) و خارج از صفحه (Off-Page Seo) بهینه کنید.
سئو داخلی شامل انتخاب کلمات کلیدی مناسب و ارائه توضیحات متا برای محتوای شما است؛ درحالیکه سئو خارج از صفحه شامل تکنیکهای لینک سازی خارجی و ایجاد بک لینک، بهینهسازی فنی وبسایت و موارد دیگر است. سئوی داخلی و خارجی با هم سیگنالهایی را ایجاد میکند که گوگل میتواند از آنها برای رتبهبندی سایت شما استفاده کند. حتی یک زیرمجموعه خاص به نام سئوی محلی وجود دارد که بر بازاریابی مشاغل کوچک برای جوامع محلی آنها تمرکز دارد. سئو به بازاریابان کمک میکند تا با بهینهسازی محتوای آنلاین، ترافیک وبسایت باکیفیت بالا و پتانسیل تبدیل بالایی داشته باشند.
بزرگترین ایرادی که میتوان به سئو گرفت این است که نتایج آن در درازمدت به بار مینشیند؛ این امر شاید برای برخی از صاحبان کسبوکار اندکی وقتگیر باشد؛ بهخصوص الگوریتمهایی که موتور جستجویی مانند گوگل برای رتبهبندی محتوا استفاده میکند، همیشه بهروز میشوند. بااینحال با سئو ماندگاری بیشتری برای دیده شدن در نتایج اولیه خواهید داشت.
ابزارهای زیادی وجود دارد که به شما در بهینهسازی موتور جستجو کمک میکند. در زیر برخی از آنها را معرفی میکنیم:
SEMrush
SEMrush یکی از ابزارهایی است که شما را در کسب رتبهی بهتر در نتایج جستجوی گوگل یاری میکند. کاربرد کلیدی آن، ردیابی رقبای شما است. با استفاده از ابزارهایی که در اختیار شما قرار میدهد میتوانید بکلینکهای رقبایتان را پیدا کنید و به سمت خود جذب کنید. نوسانات و تغییراتی که رقبایتان در کیوردهای مختلف در نتایج گوگل داشتهاند، را مشاهده کنید و تحلیل رقابتی کاملی انجام دهید.
ابزارهای دیگری از جمله MOZ، الکسا و… نیز وجود دارند که به شما کمک میکنند تا بتوانید کانالهای مختلف ورودی و خروجی مخاطبانتان را بررسی کنید و به مشاهده رتبهی سایت خود و سایتهای رقیب در ایران و خارج از کشور بپردازید؛ با استفاده از اطلاعات به دست آمده، کمپینهای مختلف اجرا شده را بررسی و تحلیل کنید.
۳. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
بازاریابی موتورهای جستجو (یا SEM) اغلب با SEO اشتباه گرفته میشود زیرا هر دو نامهای بسیار مشابهی دارند. هر دو همچنین با موتورهای جستجو مانند گوگل یا بینگ سروکار دارند.
سئو به بازاریابان کمک میکند تا بهطور ارگانیک برای کلمات کلیدی هدف خود رتبهبندی کنند، درحالیکه SEM افزایش ترافیک وبسایت از طریق تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است؛ به این صورت که به ازای هر کلیکی که دریافت میکنید باید هزینهای پرداخت کنید. دو سرویس متداول SEM عبارتاند از Bing Ads و Google AdWords.
SEM به بازاریابان کمک میکند تا تبلیغات پولی را در صفحه نتایج موتور جستجو قرار دهند. این تبلیغات پولی تقریباً شبیه به نتایج جستجوی ارگانیک در Google با شناسه AD در کنار خود هستند. آنها در بالای نتایج جستجو ظاهر میشوند. با این تبلیغات SEM میتوانید کلمات کلیدی خاص (حتی کلمات کلیدی رقبا) و جمعیت یا منطقهای مشخص را هدفگیری کنید و آگاهی از برند و نرخ تبدیل خود را به همراه ROI صد درصدی افزایش دهید. با اینکه SEM سریعتر و راحتتر از سئو شما را به اهدافتان میرساند ولی جایگزینی برای آن نیست و همیشه باید از هر دو برای تحقق اهداف مارکتینگی خود بهره ببرید تا در حد امکان ترافیک جستجو را به وبسایت خود هدایت کنید.
۴. ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
ایمیل همچنین توانایی پشتیبانی از سایر اهداف بازاریابی را دارد؛ بنابراین جای تعجب نیست که 73٪ از بازاریابان B2B میگویند که ایمیل ابزار اصلی آنها برای ایجاد سرنخ و درآمد است.
فراتر از تولید سرنخ و درآمد، ایمیل بهقدری گسترده شده است که در سال 2020 به 3.9 میلیارد کاربر رسید و انتظار میرود این رقم در سال 2023 به 4.3 میلیارد کاربر افزایش یابد؛ بیش از نیمی از جمعیت جهان! تقریباً هر 1 دلاری که برای بازاریابی ایمیلی خرج میشود، میتوانید انتظار بازگشت سرمایه 42 دلاری را داشته باشید. مجموعهای از ایمیلهای ارسالشده به مشتریان برای ایجاد رابطه و ایجاد اعتماد با آنها مفید است و در بسیاری از مواقع به خرید میانجامد.
برای استفاده بهتر از این کانال بازاریابی، لیستی از اتفاقات و روزهای مهم پیش رو بسازید و به مخاطبین خود پیشنهادهای شگفتانگیز بدهید.
کمپینهای بازاریابی ایمیلی خود را شخصیسازی کنید. هر زمان که شخصی اقدام خاصی انجام داد، مانند بازدید از صفحات محصول شما یا ثبتنام برای یک دوره آزمایشی رایگان، بر اساس مکانی که در چرخه خرید قرار دارند، ایمیلهای حاوی پیام مناسب را برای او ارسال کنید.
ایمیل را برای بازخورد و پشتیبانی مشتری رزرو کنید. خدمات خوب به مشتریان همیشه راه خوبی برای افزایش فروش است؛ بنابراین از نظرسنجی گرفته تا بررسی و حل مشکل، استفاده از ایمیلها بسیار کاربردی هستند.
Mailchimp
یکی از قدرتمندترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ جهان است که در سال گذشته ۲۵۰ میلیارد ایمیل توسط کاربرانش ارسال شده است. با استفاده از Mailchimp شما میتوانید ۱۲۰۰۰ ایمیل به ۲۰۰۰ نفر در هر ماه به صورت رایگان ارسال کنید. همچنین این ابزار با قابلیت تقسیمبندی مخاطبان، اتوماسیون قوی، آمار و گزارشهایی که از دیده شدن و کلیک بر روی ایمیل موردنظر میدهد، به شما کمک می کند کمپین خود را تحلیل کنید و محتوای بهینه و جذابتری برای ایمیل خود خلق کنید.
میتوانید از سرویسهای ایرانی خوبی همانند میلچی، میلتاز، نامهرسان چابک و… و همچنین از ابزارهای قدرتمند خارجی دیگری همانند Mailerlite، Emma، Marketo، GetReponse و… برای اجرای کمپینهای خود استفاده کنید.
نمونه کارهای طراحی سایت
۵. تبلیغات کلیکی (Pay Per Click)
پرداخت به ازای کلیک یا PPC یک مدل تبلیغاتی خاص است که در آن شما فقط بهازای تعداد کلیکهایی که روی تبلیغ خود دریافت میکنید هزینه میپردازید. در نتیجه هزینه تبلیغات شما با مجموع تعداد کلیکی که کاربران روی تبلیغ کردهاند، متناسب است. با توجه به این امر، هر چه کلیک بیشتری صورت گیرد، هزینه افزایش پیدا میکند. در تبلیغات کلیکی، با توجه به قیمت کلیکی که تعیین میکنید و متناسب با بودجهای که برای تبلیغات خود در نظر میگیرید، کلیک دریافت میکنید و هزینه میپردازید.
PPC زمانی که برای تبلیغات در SERP اعمال میشود، زیر چتر بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) قرار میگیرد؛ اما میتواند به بازاریابی وابسته (که در ادامه توضیح میدهیم) و تبلیغات در سایتهای پربازدید دیگر نیز گسترش یابد.
ازآنجاییکه برای تبلیغات کلیکی معمولاً هزینه اولیه کمی نیاز است، این امر آن را برای مشاغل کوچکی که بودجه محدودی دارند، بسیار مناسب میکند.
انواع تبلیغات کلیکی به شکل زیر است:
- تبلیغات بنری
- تبلیغات بنری همسان
- تبلیغات ریتارگتینگ محصول
۶. بازاریابی شبکههای اجتماعی
بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM)، همانطور که از نام آن پیداست، همهچیز در مورداستفاده از قدرت محتوا در این شبکهها برای بازاریابی کسبوکار شما است. شبکههای اجتماعی در دهه گذشته بر رسانههای دیجیتال تسلط داشتهاند و میلیونها یا حتی میلیاردها کاربر را در سراسر جهان جذب کردهاند. همین موضوع آنها را به منبعی ارزشمند برای افزایش ترافیک تبدیل میکند.
کلید موفقیت کمپین بازاریابی در رسانههای اجتماعی، ایجاد محتوای قابل اشتراکگذاری (شاید حتی ویروسی) است. شما میتوانید مستقیماً در پروفایل خود پستهای محصول یا خدمات خود را به اشتراکگذارید یا میتوانید دکمههای اشتراکگذاری رسانههای اجتماعی را در وبسایت خود اضافه کنید.
شبکههای اجتماعی یکی از معدود کانالهای دیجیتال است که ارتباط دوطرفه را بین برند و مشتریان بهراحتی فراهم میکند. کاربران میتوانند پستهای شما را لایک کنند، نظر بگذارند و با محتوای شما درگیر شوند.
برای تبلیغات محصول و به دست آوردن فالوورهای بیشتر در شبکههای اجتماعی نیاز به هزینههای زیادی ندارید و این روند برای شما بسیار مقرونبهصرفه است.
۸. اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزار یا مجموعه برنامهنویسیهایی اطلاق میشود که عملیات اصلی بازاریابی دیجیتالی شما را خودکار میکند. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام میدهید را خودکار کنند. مانند:
- خبرنامه های ایمیل: اتوماسیون ایمیل فقط به شما این امکان را نمیدهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید؛ بلکه به شما کمک میکند فهرست مخاطبین خود را به صورتی تنظیم کنید که خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
- برنامهریزی برای پست شبکههای اجتماعی: اگر میخواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید به طور مکرر پست بگذارید. ابزارهای زمانبندی شبکههای اجتماعی، محتوای شما را به کانالهای رسانههای اجتماعی منتقل میکنند؛ بنابراین میتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
- روند پرورش لید: تولید سرنخها و تبدیل آنها به مشتریان میتواند یک فرآیند طولانی باشد. شما میتوانید این فرآیند را با ارسال ایمیلها و محتوایی که با معیارهای خاصی مطابقت داشته باشند، خودکار کنید. (چنانچه قصد یادگیری و آموزش ارسال ایمیل گروهی را دارید، مطالعه این مقاله را به شما پیشنهاد میکنیم)
- ردیابی و گزارش کمپین: کمپینهای بازاریابی میتواند شامل تعداد زیادی افراد مختلف، ایمیلها، محتوا، صفحات وب، تماسهای تلفنی و موارد دیگر باشد. اتوماسیون بازاریابی میتواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار میکنید را بر اساس کمپین در حال اجرا مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفت همه این موارد در طول زمان، پیگیری کنید
۹. محتوای حمایت شده (Sponsored Content)
با محتوای حمایت شده، شما به عنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول میدهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به معرفی برند یا خدمات شما بپردازد. یکی از انواع محبوب محتوای حمایت شده، اینفلوئنسر مارکتینگ است. با این نوع محتوای حمایت شده، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت میکند تا پستها یا ویدیوهای مربوط به شرکت را در شبکههای اجتماعی منتشر کند.
نوع دیگری از محتوای حمایت شده میتواند یک پست وبلاگ یا مقاله باشد که برای برجسته کردن موضوع، خدمات یا نام تجاری نوشته شده است. این محتوا به عنوان رپورتاژ آگهی منتشر میشود.
۱۰. روابط عمومی آنلاین (Online PR)
برای درک بهتر روابط عمومی در فضای آنلاین، می توان آن را با روابط عمومی سنتی مقایسه کرد.
روابط عمومی آنلاین، عملی است برای پوشش آنلاین به دست آمده با نشریات دیجیتال، وبلاگ ها و سایر وب سایتهای مبتنی بر محتوا. این بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین. دنیای آنلاین به شما امکان می دهد بدون پرداخت هزینه مالی با افراد مختلف در شبکههای اجتماعی در تماس باشید. با کمک ابزارهای تحلیلی مشتریان سایت خود را تحلیل کنید. از دلایل عدم خرید آنها آگاه شوید و تغییرات لازم را در کمپین های بازاریابی خود انجام دهید.
۱۱. بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا روشی برای رشد سازمان شما از طریق ایجاد روابط معنادار و پایدار با مصرف کنندگان، مشتریان بالقوه و مشتریان احتمالی است. این روش به ارزشگذاری و توانمندسازی مشتریان مربوط میشود که در نهایت شما را به اهداف بازاریابیتان برسانند. فراموش نکنید که وقتی مشتریان شما موفق به اقدامی مثل خرید میشوند، در واقع شما موفق میشوید.
بازاریابی درونگرا شامل سه مرحله است:
- جذب: جذب افراد مناسب با انتشار محتوای کاربردی و ارائه راه حل و مکالمات ارزشمند که شما را به عنوان مشاور قابل اعتمادی معرفی میکند که میخواهند با افراد تعامل داشته باشید.
- تعامل: ارائه بینش و راهحلهایی که افراد بیشتری را به سمت خرید هدایت کند.
- پشتیبانی: ارائه کمک و پشتیبانی برای توانمندسازی مشتریان خود برای موفقیت در خریدشان.
۱۲. بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)
بازاریابی وابسته یکی از پردرآمدترین انواع بازاریابی دیجیتالی است که شامل مشارکت با یک خردهفروش آنلاین است که در آن از هر فروش یا سرنخهایی که وارد میکنید، کمیسیون دریافت میکنید. با این کار محصولات یا خدمات شما به شبکه گستردهای از مخاطبان از طریق وبسایتها، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی، وبلاگها یا خبرنامهها ارجاع داده میشود.
سرنخهای فروش واجد شرایط تا حد زیادی توسط بازاریابهای وابسته تأثیرگذاری ایجاد میشوند که مخاطبان هنگام تصمیمگیری برای خرید به آنها اعتماد میکنند. این به شما امکان میدهد با مشتریان آنها که برای خرید نیز آماده هستند ارتباط برقرار کنید.
در بیشتر موارد این روش یک بازی یک برد-برد است. شما با همکاری در فروش با یک شرکت وابسته به مخاطبان هدف یا مصرفکنندگان جدید در جوامع خاص دسترسی پیدا میکنید، برای هزینه هر کلیک یا فروش به تواق میرسید و فقط برای تبدیلهای واقعی ملزم به پرداخت هزینه میشوید. در ازای آن، شرکای شما بدون هزینه اولیه و استرس بسیار کم، درآمدی غیرفعال به دست خواهند آورد. مثلا دیجیکالا که یکی از شرکتهای بازاریابی وابسته است را در نظر بگیرید. فروشندگان مختلف میتوانند به واسطه همکاری با دیجیکالا محصولات خود را برای کاربران میلیونی این سایت به نمایش بگذارند تا فروش قابلتوجهی به دست آورند؛ در عوض مبلغی توافق شده که درصدی از فروش است را به دیجیکالا پرداخت میکنند.
۱۳. بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing)
تعداد کاربران تلفن همراه روزبهروز در حال افزایش است و انتظار میرود این روند در سالهای آینده نیز ادامه یابد. همچنین کاربران گوشیهای هوشمند 90 درصد از زمانی را که درگوشیهای خود صرف میکنند به استفاده از برنامهها و بازیها میگذرانند که همین امر برنامههای تلفن همراه را به یک کانال بازاریابی سودآور تبدیل میکند. به همین دلیل، ارائه محتوای تبلیغاتی صرفاً به کاربران تلفن همراه امری منطقی است. به لطف استراتژیهای هدفیابی جغرافیایی که با بهرهگیری از اطلاعات مکان کاربر تلفن همراه به او توصیههایی راحتتر جهت دسترسی به محصولات یا خدمات میکند، تجربه مشتری نیز میتواند بهطور مداوم بهبود یابد.
تلفن همراه میتواند دادههای مشتری را جمعآوری کند که سپس میتوانید از آنها برای ترسیم استراتژی بازاریابی تلفن همراه استفاده کنید که نتیجهای بهتر ایجاد میکند.
با فناوریهای تلفن همراه مانند کدهای QR (پاسخ سریع)، مشتریان میتوانند آنها را اسکن کنند تا به وبسایت شما بروند، به جزئیات کسبوکارتان دسترسی داشته باشند یا آنها را ذخیره کنند، هزینه خریدشان را بپردازند و هر چیزی که تعامل بین شما و مشتریانتان را فوریتر کند. به یاد داشته باشید که حتماً وبسایتهای خود را برای موبایل بهینه کنید.
نیاز به وبسایت داری؟ روی عکس زیر کلیک کن !
کاربرد و مزایای دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارهای B2B و B2C
بازاریابی دیجیتالی میتواند برای هر کسبوکاری کار کند؛ صرفنظر از اینکه بیزینس B2B (کسبوکار به کسبوکار) یا B2C (کسبوکار به مشتری) باشید. دیجیتال مارکتینگ برای درک نیازهای مصرفکننده و ایجاد محتوای ارزشمند و مرتبط برای آنها میتواند بسیار مفید باشد. بااینحال، این نشان نمیدهد که هر کسبوکاری باید استراتژیهای بازاریابی دیجیتال یکسان یا مشابهی داشته باشد. در ادامه بررسی میکنیم که برای هر کدام از کسبوکارها، دیجیتال مارکتینگ چگونه میتواند مؤثر باشد.
بازاریابی B2B
بازاریابی B2B بیشتر بر منطق محصول و ویژگیهای آن تمرکز دارد. ازآنجاییکه در این نوع بازاریابی احساسات در تصمیم خرید نقشی ندارند، درک خریداران و نحوه تصمیمگیری سازمانی آنها در تصمیم خرید ضروری است. درواقع بازاریابی B2B بیشتر در مورد نحوه استفاده کسبوکار از یک محصول است.
بهعنوانمثال، فرض کنید نرمافزار بهرهوری میفروشید. برای فروش این محصول به مشاغل، باید روی این اصل تمرکز کنید که چگونه نرمافزار شما میتواند در پول و زمان مشتری احتمالی صرفهجویی کند و مشتری و کارمندان آنها میتوانند کارهای بیشتری را در مدتزمان مشابه انجام دهند.
بنابراین اگر شرکت شما B2B است، استراتژی بازاریابی دیجیتال شما باید از طریق وبسایت و پشتیبانی از کانالهای دیجیتال با کمک سئو، باارزشترین سرنخها را برای فروشندگان خود جذب و تبدیل کند؛ همچنین بسیار عالی است که در کانالهای تجاری مانند لینکدین مشتریان خود را هدف قرار دهید. درنتیجه استفاده از استراتژیهای ایمیل مارکتینگ، تبلیغات کلیکی و گوگل ادز و همچنین بازاریابی محتوا میتواند برای بیزینسهای B2B بسیار مناسب باشد. با یک استراتژی بازاریابی خوب از این داراییها و تاکتیکها استفاده کنید تا بازدهی زیادی را برای کسبوکار خود به ارمغان آورید.
بازاریابی B2C
بازاریابی B2C بیشتر بر روی مزایای محصول تمرکز دارد. تصمیمی که مصرفکنندگان میگیرند، در مقایسه با کسبوکارهایی که محصولی را از طریق بازاریابی B2B میخرند، بیشتر بر حسب احساسات است.
یک نکته جالب در مورد بازاریابی B2C این است که مصرفکنندگان انتظار دارند که برند به مزایای محصول اشاره کند تا همهچیز را برای آنها روشن کند. برخلاف بازاریابی B2B، فرآیند خرید مصرفکنندگان بسیار کوتاهتر است؛ بنابراین برای اطمینان از اینکه استراتژی بازاریابی B2C شما بر مصرفکنندگان مؤثر واقع میشود، باید بر نشاندادن مزایا و نتایج محصول یا خدمات متمرکز باشید.
مثالی از نرمافزار بهرهوری که قبلاً ذکر شد را در نظر بگیرید. حالا تصور کنید که دارید آن را مستقیماً به مصرفکنندگان میفروشید. هنگام خرید، مصرفکنندگان از شما میخواهند توضیح دهید که چگونه نرمافزار و ویژگیهای آن سودمند خواهد بود.
برخلاف بازاریابی B2B، مصرفکنندگان به دنبال بازگشت سرمایه خود نیستند. آنها بهسادگی به دنبال محصول یا خدماتی هستند که زندگی آنها را کمی آسانتر کند؛ بنابراین روی تسریع فرآیند خرید توسط مشتریان باید تمرکز کنید. این فرآیند از لحظهای که شخصی در وبسایت شما وارد میشود تا لحظهای است که خرید میکند. با کمک سئو میتوانید مشتریان آنلاین بیشتری به دست آورید و بهراحتی نرخ تبدیل خود را افزایش دهید.
برای شرکتهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام، پینترست و فیسبوک اغلب میتوانند برای چنین مقاصدی ارزشمندتر از پلتفرمهای تجاری مانند لینکدین باشند.
بهطورکلی تأثیر دیجیتال مارکتینگ در بیزینسهای B2B و B2C میتواند بدینصورت باشد:
- آگاهی بیشتر از برند
قرار دادن کسبوکارتان در معرض کانالهای مناسب به مشتریان بالقوه کمک میکند تا در مورد آنچه شما ارائه میدهید اطلاعات بیشتری کسب کنند.
- فرصتهای تجاری بیشتر
حتی اگر فقط از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال خود، سرنخهای بالقوه را جمعآوری میکنید، میتوانید این سرنخها را افزایش دهید و آنها را به مشتری تبدیل کنید.
- هزینههای تبلیغات پایینتر
روشهای تبلیغات سنتی، معمولاً هزینههای بسیار بیشتری نسبت به بازاریابی دیجیتال دارند. اگر هزینه زیادی را در بازاریابی دیجیتال خود صرف کنید، میتوانید مطمئن باشید که بازگشت سرمایه خوبی هم خواهید داشت.
- جمعآوری دادههای ارزشمند
دادهها و بینشهایی که از کمپینهای بازاریابی دیجیتال خود به دست میآورید بسیار باارزش هستند. شما با این دادهها میتوانید دقیقاً ببینید چه تعداد از کسبوکارها و مشتریان با استراتژیهای شما درگیر شدهاند و به چه روشهایی، میتوانید از هر کمپین یاد بگیرید و از آن اطلاعات برای بهبود هر کدام از کمپینها و استراتژیهای خود استفاده کنید.
اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال
اگر برایتان سوال است که چرا بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد، به نکات زیر توجه کنید:
- در حال حاضر استراتژی بازاریابی کاملا به بازاریابی دیجیتال بستگی دارد
- باعث افزایش فروش و در نهایت افزایش درآمد میشود
- به شما در محبوب شدن برندتان کمک میکند
- به ایجاد رابطه بهتر با مشتریان و بهبود چشماندازهای کسبوکار کمک میکند
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بهتری را به وجود میآورد
- دارای فرصتهای شغلی گسترده و پویا است
- به دیده شدن شما در SERP موتور جستجو کمک میکند
این نکات مزایای قابل توجه بازاریابی دیجیتال در کسب و کار هستند. در ادامه ۱۰ دلیل اهمیت بازاریابی دیجیتال را بررسی میکنیم:
۱. نرخ رو به رشد بازارهای دیجیتال
بازاریابی آنلاین یک فناوری در حال تحول با سرعت بالا بوده و فرصتهای شغلی بسیار زیادی را به وجود آورده است. از دهه ۱۹۹۰ تا به امروز، بازاریابی دیجیتال نیمی از وضعیت معیشت و روند فناوری را به خود اختصاص داده است.
۲. فرصتهای شغلی متنوع
بازار کار دیجیتال مارکتینگ گزینههای شغلی متنوعی را برای افراد ایجاد میکند به نحوی که میتوان حتی از خانه هم به صورت دورکاری در این حوزه فعالیت کرده و درآمد قابل توجهی کسب کرد. با گسترش و توسعه روز به روز فناوری، شاهد آگهیهای استخدام بیشتری در این حوزه هستیم.
۳. راهی آسان برای شروع یک کسب و کار خلاقانه
با استفاده از شبکههای اجتماعی مانند یوتیوب، اینستاگرام و حتی با ایجاد وبلاگ میتوانید به راحتی کسب و کار خود را شروع کنید. سپس میتوانید با تدوین یک استراتژی مناسب، بهترین کانال بازاریابی را برای دسترسی به مخاطبان هدف خود مشخص کرده و فعالیتتان را آغاز کنید.
۴. پیشرفت آسان در قیف فروش دیجیتال
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، لینکدین و یوتیوب میتوانند برای وبسایت شما ترافیک قابل ملاحظهای را ایجاد کرده و حتی محصولات با خدماتتان را تبلیغ کنند. با استفاده از بازاریابی دیجیتال میتوانید مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید.
۵. جذب آسان مخاطب در بسترهای اینترنتی
هنگامی که تمرکز کسب و کار خود را روی دیجیتال مارکتینگ میگذارید، دیگر راه برگشتی وجود ندارد. بلکه باید به کمک این روش مخاطبان بسیاری را به برند خود جذب کنید. برای مثال بازاریابی دیجیتال در ایجاد ترافیک بالا برای سایت شما نقش اساسی دارد.
۶. شکاف مهارتهای دیجیتال
بازارهای دیجیتال به دلیل رو به رشد بودن، دارای فرصتهای شغلی بسیاری هستند و به همین دلیل تقاضای زیادی برای افرادی که مهارت دیجیتالی دارند، وجود دارد. حتی اگر یک متخصص حرفهای در این زمینه نیستید، باز هم میتوانید با استمرار فعالیت و تجربه جایگاه خود را در این حوزه پیدا کنید. هر چند همین بازار نو و رو به رشد باعث شده تا با شکاف مهارتهای دیجیتال مواجه شویم.
شکاف مهارت در واقع به تفاوت بین مهارتهای مورد نیاز برای انجام کار و مهارتهایی که یک فرد دارد، گفته میشود. در نتیجه افرادی که با شکاف مهارت استخدام میشوند، توانایی لازم را برای انجام کارها ندارند و به همین دلیل حضور نیروهای متخصص بسیار ضروری است.
۷. تطبیق پذیری
پس از تسلط بر مهارتهای برتر برای نقش بازاریاب دیجیتال، با مهارتهای دیگری هم آشنا خواهید شد. اگر در یک حوزه تخصص دارید، برای تغییر جایگاهتان لازم است تا کمی تلاش کنید و سپس وارد شاخههای دیگر آن شوید. شما میتوانید در هر حوزهای که میخواهید کار کنید و با ارتقای مهارتهای قبلی، مهارتهای جدیدی هم یاد بگیرید. در این زمینه، گزینههای بسیار زیادی در کنار فرصتهای یادگیری وجود دارد و در نتیجه میتوانید از مهارتهای خود بهترین استفاده را کنید.
۸. تحول در بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال یکی از زمینههایی است که همیشه در آن نکات جدیدی برای یادگیری پیدا خواهید کرد. این منابع به شما امکان خلاقیت در برنامههای بازاریابیتان را میدهد. با توجه به اینکه در موسسات بازاریابی، افراد با پیشینههای مختلف و استراتژیهای گوناگون کار میکنند، میتوانید از آنها اطلاعات متنوعی کسب کنید. همچنین خواندن بهترین کتابهای دیجیتال مارکتینگ میتواند باعث پیشرفت شما در این زمینه شود.
۹. پشت سر گذاشتن رقیبان
تطبیق بازاریابی آنلاین با سازمان شما یک ضرورت است و به شما امکان میدهد تا شرکت و چشماندازتان را بشناسید. حتی اگر شما محتوا و وبسایت عالی داشته باشید، باز هم ممکن است به دلیل مطلع نبودن از روند فعلی بازار، نتیجه مطلوبی نگیرید.
وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابان دیجیتال کسانی هستند که با توجه به هدف و بودجه شرکت برای افزایش آگاهی برند یا جذب مشتریان از همه کانالهایی که در بالا ذکر شد استفاده میکنند. آنها روی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) خاصی متمرکز هستند و با توجه به آنها و سنجش دقیقشان، بازدهی هریک از کمپینهای مختلف خود در کانالهای مختلف را اندازهگیری میکنند و با این نتایج بهترین آنها را اجرا میکنند.
در یک استارتاپ یا کسب و کاری کوچک ممکن است یک دیجیتال مارکتر همه مسئولیتهای بازاریابی دیجیتال را برعهده بگیرد؛ اما در سازمانهای بزرگتر به مرور برای هریک از کانالها و تاکتیکها متخصصینی خاص به وجود میآید. به عنوان مثال، نقشهای زیر در سازمانهای بزرگ رایج است:
نقش | KPI اصلی |
مدیر سئو | ترافیک ارگانیک |
مدیر بازاریابی محتوایی | زمان سپری شده کاربر در صفحه، ترافیک کلی بلاگ |
مدیر شبکههای اجتماعی | تعداد فالوئرها، به اشتراک گذاشتنها، درگیرسازی |
مدیر ایمیل مارکتینگ | نرخ بازکردن ایمیل، نرخ کلیک روی لینکهای ایمیل |
اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال
میزان بودجه لازم به استراتژی بازاریابی دیجیتال شما بستگی دارد. برای دسته اول که بازاریابی دیجیتال نوع آفلاین بود هزینههای شما ممکن است بسیار بالا باشد. از قیمتهای سرسامآور تبلیغات تلویزیونی نمیتوان چشمپوشی کرد. اما در روشهای بازاریابی آنلاین روشهای بسیار کم هزینهتری موجود است.
اگر بخواهید از کانالهای سئو، شبکههای اجتماعی یا بازاریابی محتوایی استفاده کنید، باید این خبر خوب را به شما بدهم که نسبت به بازخوردی که میگیرید به شدت هزینه کم و قابل چشمپوشی تقبل میکنید. اگر هم بخواهید از کانالهای تبلیغات کلیکی یا تبلیغات همسان استفاده کنید میتوانید با بازدهی خیلی خوبی با دریافت آمار دقیق از نتایج کمپین خود، هزینه خود را مدیریت کنید و بسته به نتیجهای که میخواهید بگیرید یا تعداد کلیکی که نیاز دارید، خودتان هزینه دلخواه خود را وارد میکنید.
نوع آفلاین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
همان فعالیتهای بازاریابی که به صورت سنتی و محیطی اجرا میشده است اگر با استفاده از ابزارهای دیجیتال باشد در این دسته قرار میگیرد:
- بازاریابی محیطی ارتقایافته
- رادیو مارکتینگ / بازاریابی رادیویی
- تلویزیون مارکتینگ / بازاریابی تلویزیونی
- تلفن مارکتینگ / بازاریابی تلفنی
بازاریابی محیطی ارتقاء یافته
برخی از فعالیتهای بازاریابی سنتی گاهاً میتواند با ابزارهای دیجیتال همراه شوند و اثرگذاری بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال در شهر تهران شما روزانه بیش از 4000 سازه تبلیغاتی از قبیل بیلبورد، استرابورد و… میبینید که همگی در حال رقابت با یکدیگر هستند برای جلب نظر و توجه شما. دیجیتال مارکتینگ از این نوع را میتوان در بیلبوردهای الکترونیکی یافت که بسیار رایج شدهاند.
نوع دیگری از بازاریابی، بازاریابی با سمپلینگ بوده است که بسیار رواج داشته و دارد. بدین معنی که شرکتها محصول خود را در ابعاد کوچکتر یا نمونهای از آن را در اختیار دیگران قرار میدهند تا پس از آزمایش کردن آن را خریداری کنند. حال در این نوع از بازاریابی، اگر شما محصول یا خدمتی دارید میتوان به سمپلینگهای دیجیتال نیز اندیشید که مثالی از آن را امروزه شما در فروشگاههای موبایلفروشی بزرگ یا نمایندگیهای سامسونگ یا… میبینید و یا همچنین سیستمهای تبلیغات تعاملی که در پاساژهای معروف تهران نیز وجود دارد.
رادیو مارکتینگ
نه تنها در ایران بلکه در پیشرفتهترین کشورهای دنیا نیز هنوز رادیو زنده است و به عنوان یک رسانه و کانال برای دیجیتال مارکتینگ قابل استفاده است. در این زمینه به آمارها دقت کنید:
- در ایالات متحده میانگین شنیدن رادیو به طور سرانه 2 ساعت در روز است.
- در ایران نیز همچنان 34 درصد جمعیت در هفته به رادیو گوش میکنند که برخی از آنان بیش از یک ساعت در روز شنونده رادیو هستند. لذا رادیو نیز بخشی از بودجه سازمانها را به خود اختصاص میدهد.
استفاده از رادیو برای مخابره یک پیام تبلیغاتی میانبرنامهای و یا حتی اسپانسرینگ یک برنامه میتواند روش بسیار کاربردی باشد.
بازاریابی تلویزیونی
بازاریابی تلویزیونی نیز بسیار رایج و مرسوم بوده و هست و به دلیل مخاطبان زیادی که سالها در بین عموم داشته بسیاری از کسب و کارها را ترغیب به استفاده از این کانال کرده است و به همین دلیل است که هزینههای سرسامآوری را به شرکتها تحمیل کرده و سازمانهای کوچک یا نوپا توانایی پرداخت آن را ندارند.
بازاریابی تلفنی
در بازاریابی تلفنی، مفاهیمی چون تماسهای سرد که همچنان در دنیا و در کشور خودمان به وفور در حال انجام است، بازدهی خوبی وجود ندارد چرا که غالباً سعی میشود به کسی که تا به حال ارتباطی با کسب و کار ما نداشته است، محصولی فروخته شود. بازاریابی پیامکی نیز با اینکه با اصول مارکتینگی درست میتواند بسیار موثر باشد؛ ولی در صورت استفاده نابجا ممکن است باعث ایجاد مزاحمت برای افراد شود و اثری منفی بجای گذارد.
بنابراین به طور کلی بازاریابی دیجیتال آفلاین چنین دستهبندی میشود:
ارتقایافته
- بیلبوردهای الکترونیک
- سمپلینگ الکترونیک
رادیو مارکتینگ
- تبلیغات رادیو
- اسپانسر شدن برنامهها
بازاریابی تلویزیونی
- تبلیغات تلویزیونی
- تله شاپینگ
بازاریابی تلفنی
- تماس سرد
- پیامکی
- کد QR
معایب نوع آفلاین دیجیتال مارکتینگ
۱. نکتهای منفی درباره بازاریابی آفلاین آن است که به طور کلی خیلی سخت میشود پیامی را سفارشی سازی شده و هدفگیری شده به بخش خاصی از مشتریان رساند. مثلاً شما در تلویزیون پیام تبلیغاتی خود را به هرکسی که پای تلویزیون نشسته میرسانید ولی هرگز نمیتوانید برای هرکس پیام منحصر به فرد خودش را بفرستید. مثلاً خیلی جذابتر میبود اگر برای کسی که تا به حال شما را نمیشناخته پیامی برای جذبش ارسال کنید و برای کسی که قبلاً از شما خرید داشته است پیامی برای تشکر یا تخفیف ویژه بدهید که مجدد از شما خرید کند. بلکه مجبورید به هر دو نفر یک نوع پیام منتقل کنید تازه اگر شانس بیاورید که در زمان پخش تبلیغات شما پای تلویزیون با حواس کامل نشسته باشد.
۲. نکته منفی دیگر این نوع تبلیغات سخت بودن سنجش و ارزیابی بازدهی آن است. مثلاً هنگامی که شما همزمان هم در رادیو و هم در تلویزیون و هم در بیلبوردهای شهر تبلیغ کردهاید نمیتوانید به طور دقیق بدانید چند نفر تبلیغ شما را دیدهاند، چند نفر از طریق آن از شما خرید کردهاند، به طور تفکیک شده چند نفر از رادیو و چند نفر از بیلبورد از شما خرید کردهاند و … . پاسخ هیچکدام از این نوع سوالات در بازاریابی آفلاین را نمیتوان به طور دقیق داد.
اما در بازاریابی دیجیتال از نوع آنلاین این 2 نکته منفی وجود ندارد بلکه بسیار دقیق قابل هدفگیری و قابل سنجش است.
چارچوب کلی دیجیتال مارکتینگ
چارچوبی در حوزه اهداف و کانالهای این حوزه مرسوم است به نام چارچوب (RACE (Reach-Act-Convert-Engage. در هریک از این مراحل، اهداف و کانالها و روشها بازاریابی متفاوت خواهد بود.
- در بخش reach هدف جذب مشتریان یا آشنایی اولیه آنها با خدمات است. در این بخش از بازاریابیهای آفلاین یا آنلاین میتوان استفاده کرد.
- در بخش Act هدف آن است که مشتری اولین خرید خود را انجام دهد و به قولی فعال سازی شود. در این بخش میتوان از شبکههای اجتماعی، صفحات فرود، بازاریابی مجدد، ایمیل مارکتینگ یا… استفاده کرد.
- در بخش Convert هدف آن است که مشتری به یک خریدار پرتکرار تبدیل شود که برای هر شرکتی میزان مختلفی از فروش، معنی فروش پر تکرار است. از ریتارگتینگ، CRO، UGC، شخصیسازی، ایمیل مارکتینگ و… میتوان در این بخش استفاده کرد.
- در نهایت در بخش Engage هدف آن است که مشتری به یک مشتری وفادار و همیشگی تبدیل شود و یا این که اگر تکرار خریدهای او کم شده یا مدتی است خریدی نداشته مجدداً او را وفادار کنیم. در این بخش نیز شخصیسازیهای اتوماتیک، برنامههای وفادارسازی، سیستمهای CRM و… از تاکتیکهای مرسوم است.
آیا دیجیتال مارکتینگ یک تقاضای پیوسته و مداوم در بازار است؟
بازاریابان دیجیتال و به ویژه کارشناسان بازاریابی آنلاین، به این میزان گسترده استفاده از اینترنت باید توجه کنند. چرا که هرچقدر دسترسی به فضای آنلاین راحتتر شود، تقاضا برای دیجیتال مارکتینگ هم بیشتر میشود. هم اکنون بیش از نیمی از مردم جهان، یک کاربر آنلاین هستند و فعالیتهای خود را از طریق گوشیهای هوشمند یا لپتاپ انجام میدهند. به همین دلیل سازمانها بیش از گذشته برای سودآوری، به دنبال توسعه فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ خود هستند.
مخاطبان بازارهای اروپا، آسیا و آمریکای شمالی، استفاده بسیاری از اینترنت دارند. بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سوی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات (۱۳۹۷)، بیش از ۷۲ میلیون و ۹۴۱ نفر در ایران از اینترنت استفاده کرده و ضریب نفوذ آن به حدود ۸۹ درصد رسیده است. سال به سال با توسعه فناوریهای مرتبط در ایران، شاهد افزایش کاربران در فضای وب هستیم.
به همین دلیل سازمانها برای تداوم بقای خود و حفظ خود در بازار به شدت رقابتی موجود، به دنبال آن هستند تا در فضای وب حضور مستمری پیدا کنند. بر اساس مطالعات Forrester Research، تقاضا برای مهارتهای مارکتینگ آنلاین در پنج سال گذشته، تقریبا دو برابر شده است. در ایران هم آمارها نشان میدهد که نفوذ اینترنت ADSL به صورت خطی رو به رشد بوده، اما نفوذ اینترنت موبایل با شیب صعودی به سرعت در حال حرکت است. همچنین بر اساس آمار منتشر شده در سال ۱۳۹۶، ۳۳ میلیون نفر از جمعیت ایران با موبایل به اینترنت متصل میشوند.
این درحالی است که ضریب نفوذ کاربران فعال موبایل در سال ۸۶ حدود ۵/۳۹ درصد اعلام شده و در سال ۹۴ این ضریب نفوذ به ۴۶/۹۶ درصد رسیده است. یعنی ضریب نفوذ کاربران موبایل در این سالها بیش از دو برابر شده است. این روند رو به رشد همچنان ادامه خواهد داشت. چرا که با توسعه فناوریهایی همچون نسل 4G، واردات تلفنهای هوشمند جدیدتر و فراهم کردن زیرساخت ارتباطات در تمامی شهرها و روستاهای ایران، شاهد افزایش تعداد کاربران آنلاین خواهیم بود.
در حال حاضر مدیریت شبکههای اجتماعی برای سازمانها در سراسر جهان، به یک ضرورت تبدیل شده است. هر چقدر که از اقتصادهای سنتی دورتر میشویم و کاربران با فناوری آشناتر میشوند؛ تقاضا برای دیجیتال مارکتینگ افزایش بیشتری پیدا میکند. برای مثال استرالیا با کنار گذاشتن روشهای سنتی تبلیغات و اقتصاد، خدمات مبتنی بر بازاریابی دیجیتال را در خط مقدم اقتصاد خود قرار داده و با افزایش چشمگیر تقاضا برای استخدام بازاریابان دیجیتال نسبت به پنج سال گذشته مواجه شده است.
همین رشد روز افزون باعث شده تا جایگاههای شغلی برای متخصصان بازاریابی بسیاری خالی بماند. چرا که میان نیازهای سازمان و مهارتهای متخصصان شکاف بسیاری وجود دارد و افرادی که واقعا در این حوزه تخصص و تجربه کافی را داشته باشند، در این بازار با موفقیت بسیاری روبهرو خواهند بود. در سال ۲۰۱۸، اصلیترین تقاضای بازار استخدامی، مربوط به حوزه بازاریابی دیجیتال بوده است که تخصصهای زیر در این حوزه در اغلب کشورهای جهان با تقاضای بسیاری مواجه هستند:
- استراتژی محتوا
- مدیریت پروژه دیجیتال
- تجزیه و تحلیل داده
- بازاریابی برند
- بهینهسازی موتور جستوجو (SEO)
- طراحی و توسعه وبسایت
- تجارت الکترونیک (E-commerce)
هر کشوری در جهان متناسب با نیازها و امکانات خود، مهارتهای متفاوتی را در حوزه دیجیتال مارکتینگ نیاز خواهد داشت. برای مثال در مناطق در حال توسعه مانند آمریکای لاتین و آفریقا، تقاضا برای بازاریابی موبایل (موبایل مارکتینگ) به شدت بالا است. چرا که در بسیاری از مناطق در حال توسعه، موبایل بیشتر از دسکتاپ محبوب شده و امکانات دسترسی آنها به موبایل بسیار بیشتر است.
در حال حاضر در کشورهایی چون کانادا، هند، آمریکا، امارات متحده عربی، استرالیا، ایرلند و فیلیپین، شاهد رشد چشمگیر تقاضای بازار دیجیتال مارکتینگ هستیم. در ایران هم این بازار هرچند تقریبا جدید است، اما روزبهروز شاهد رشد آن خواهیم بود.
سخن آخر
مباحث پیرامون دیجیتال مارکتینگ به قدری گسترده است که تنها در یک مقاله نمیتوان به طور مفصل به تمام جوانب آن اشاره کرد؛ با این حال سعی کردیم در این مقاله شما عزیزان را با اصول و شاخه های دیجیتال مارکتینگ و بعضی از موضوعات آن آشنا کنیم. امیدوارم با خواندن این مقاله اطاعات خوبی را پیرامون این مبحث کسب کرده باشید. هرگونه سوالی داشتید حتما در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
منبع مقاله : یکتانت